عشق مامان و بابا

غربالگری اول

سلام مامانی ... سلام عشقم ببخشید این چند وقت این قدر حالم بد بود نیومدم برات بنویسم ... کلی تعریفی برات دارم اول اینکه سال 1394 من یه مادر بودم و نی نی تو دلم بود ... دوم اینکه سال تحویل رو همگی پیش هم بودیم و ... خیلی خوش گذشت.بابایی برات عیدی خرید یه ست لباس خوشمل  روز 5 عید من و شما و بابایی از خونه خاله شهرزاد راه افتادیم رفتیم سمت بیمارستان کسری ... رفتیم برای غربالگری اول ... وای خیلی شلوغ بود خیلی خیلی خیلی خیلی ساعت 8 اونجا بودم ساعت 12 نوبتمون شد ... با بابایی رفتیم تو و ووووووووووووووووای اون صورت خوشملتو دیدیمممممم ... عزیزم نمیدونی چه لحظه ای بود مامان خوشملم ... بابایی کلی ذوق کرده بود ... اولین چیز که دیدیم دستای...
26 فروردين 1394
1